سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :143
بازدید دیروز :21
کل بازدید :109641
تعداد کل یاداشته ها : 123
103/9/5
5:20 ص

دلم درگیر چشماته ، عجب حال خوشی دارم

عجب رویای شیرینی ، دیگه تنهات نمیذارم

کسی هیچ وقت نمی دونه چه سازی میزنه دنیا

نمیدونم چی شد دیروز ، نمیدونی تــو از فردا


بزن جونم که مجنونم ، نباشی من نمی تونم

که باشه توی این قلبم کسی ، خانـــوم و خاتــونــم

دیگه دیره داره میره ، پیش چشمات دلم گیره

قسم به ناز اون چشمات ، دل من بی تو میمیره ...


تــو پروازی و آوازی ، تــو احساسِ همین سازی

قسم به ناز اون چشمات ، داری دنیامو میسازی

از احساسِ منِ عاشق نمیذارم که برگردی

که تو این بازیِ ساده منو از من جدا کردی

عشــــق تصادفـــــ را دوستـــــ دارد و ســـرنوشـــــت ...جدایــ ــ ــی را ... !


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سالهاست میروم بر لب ساحل اما ساحل هم میشکند میگوید من هم مثل تو ام. لب به لب میخرد و گوید ز اسرار دلم چه کسی میداند راز عالم در چیست؟ تا رسم هر که بگویم دل من او بگوید دل من تا رسم بر لب ساحل ، ساحلم میشکند میگوید من هم مثل تو ام عزیزان هرچند ما تازه کاریم سری به ما بزنید. با تشکر